مشعل هدایت قرآنی ، مذهبی ، اعتقادی ، تربیتی
| ||
|
* آيا اعتقاد به عصمت بر افراد مكلف واجب است؟ چارچوب و حدود مسايل عقيدتى اى كه اعتقاد به آن بر مكلف واجب است كدام است؟ * عقايدى كه انسان با اعتقاد به آن مسلمان و با انكار آن كافر - به مفهوم قرآنى اش - مى شود عبارت است از: ايمان به خداى يگانه، ايمان به پيامبر(صلى الله عليه وآله) و پيامبران الهى(عليهم السلام) و كتاب هاى آسمانى و ايمان به روز قيامت. كسى كه به همه اين امور اعتقاد يابد مسلمان و كسى كه يكى از اين ها را انكار كند كافر است. اما امور ديگر مانند امامت و خلافت و عصمت پيامبر و امام و... از امورى است كه به كفر و اسلام مربوط نمى شود. مثلا انسانى كه فقط به عصمت در تبليغ - و نه در امور ديگر - اعتقاد دارد هم مسلمان است. بسيارى از علماى ما هم كه قائل به سهو پيامبر(صلى الله عليه وآله)يا فراموش كارى ايشان در نماز و برخى امور ديگر بودند كاملا مورد احترام بوده و هستند. علاوه براين ما مسلمانان غير شيعه را كافر نمى دانيم. آنان مسلمان اند، همان حقوق و وظايف مسلمان را هم دارند. اما مشكلى كه وجود دارد اين است كه مسلمانان بر سر نقاط اختلافى يكديگر را تخطئه مى كنند. شيعه معتقد است كه جزئيات عقايدش در باب امامت و يا نبوت برخاسته از ادله قطعى اى است كه - از نظر ما - جاى ترديد و شك باقى نمى گذارد. اهل سنت هم معتقدند كه نظرى بودن چيزى و غيردخيل بودن آن در مبناى اسلام و كفر چيزى است و حق و باطل بودن آن چيزى ديگر. گاه انسانى نسبت به وجهه نظرى به يقين و قطع مى رسد، اما اين قطع و يقين او به معناى آن نيست كه ديگران هم بايد به آن امر يقين داشته باشند، هرچند معتقد باشد كه ديگران به عناصر يقين التفات نكرده اند يا اين كه اين عناصر را ناديده گرفتند، چنان كه در قرآن آمده است: (وحجدوابها و استيقنتها انفسهم ظلماً و علوّاً) «و با آن كه دلهايشان بدان يقين داشت، از روى ظلم و تكبر آن را انكار كردند.»( سوره نمل، آيه 14.)
* آيا انكار امورى مانند امامت و عصمت، انكار ضروريات دين نيست؟
* برخى ضروريات دين جزء بديهيات دين است كه انكار آن به طور طبيعى به معناى تكذيب پيامبر(صلى الله عليه وآله) است. در اين امور مسلمانان اختلافى ندارند مانند نماز و روزه. اما چگونه نماز خواندن و يا اعتقاد و عدم اعتقاد به عصمت پيامبر در غيرتبليغ و از اين قبيل امور بنا به ماهيت داراى ضرورتى در حد بديهى نيستند، هرچند براى معتقد به آن ملازم با بداهت باشد - از اين رو است كه ما اشاعره را كه معتقد به جبر و منكر حسن و قبح عقلى هستند، كافر نمى دانيم. نهايت اين كه به ملاحظه سلوك اعتقادى اشان آنان را مسلمان خطاكار و يا منحرف بدانيم. بنابراين، بين انكار ضرورى و انكار غيرضرورى تفاوت وجود دارد. مراد از ضرورى، امرى بديهى است كه به شكلى طبيعى و خود به خود و بدون نياز به استدلال، ثابت است، مانند اصل وجوب نماز و وجوب روزه و وجوب حج و وجوب زكات. اما جزئيات اين عبادات محل اختلاف بين مسلمانان است و نيازمند استدلال. و هرچه كه بنابه ماهيتش و يا بنا به وضع واقعى اش كه مردم در آن اختلاف مى كنند، نيازمند استدلال باشد، امرى نظرى است و انكار امرى نظرى موجب تكذيب پيامبر(صلى الله عليه وآله) كه سبب كفر است نمى شود. زيرا انكار ضرورى به لحاظ ملازمه داشتن با تكذيب پيامبر(صلى الله عليه وآله) موجب كفر است. از اين رو براى حكم به كفر كسى كه ضرورى اى را منكر شده است بايد يقين حاصل كرد كه او التفات به اين ملازمه داشته است. به نظر شما نقشى كه در جهت هدايت و رهبرىو امامت فكرى و سياسى به امامان معصوم(عليهم السلام)واگذار شده كدام است؟ * نقش آنان پى نهادن قواعد اسلامى و پاسدارى مفاهيم اسلامى از انحراف و رهبرى جامعه اسلامى براى تحقق اهداف بزرگ بوده است. اين همان چيزى است كه اميرالمؤمنين على(عليه السلام) از آن چنين ياد مى كند: «اللّهم انك تعلم انه لم يكن الذى كان منّا منافسة فى سلطان و لا التماس شيء من فضول الحطام و لكن لنردّ المعالم من دينك و تظهر الاصلاح فى بلادك فيأمن المظلومون من عبادك و تقام المعطّلة من حدودك» «خدايا تو مى دانى كه آنچه ما انجام داديم براى رغبت و ميل شديد به قدرت و فرمانروايى نبود و نيز براى به دست آوردن چيزى از زيادتى هاى كالاى ناچيز دنيا نبود، ليكن براى اين بود كه نشانه هاى دين تو را [كه از ميان رفته بود] بازگردانيم و اصلاح ويرانى ها را در شهرها و سرزمين هاى تو ظاهر و آشكار سازيم تا در نتيجه آن بندگان ستمديده تو ايمن گردند و آرامش يابند و حدود و تنبيهاتى كه براى خطاكاران تعيين كرده اى و به تعطيل و فراموشى سپرده شده، اقامه و اجرا شود.»( نهج البلاغه، ترجمه على اصغر فقيهى، تهران، صبا، چاپ دوم 1376، خطبه 129، ص249.) امامِ حق و هدايت على(عليه السلام) هم چنين گويد: «اما والذى فلق الحّبة و براأ النسمة، لولا حضور الحاضر و قيام الحجة بوجود الناصر و ما اخذالله على العلماء ان لا يقارّوا على كظّة ظالم و لا سغب مظلوم لا لقيت حبلها على غاربها و لسقيت آخرها بكأس اولّها و لا لفيتم دنياكم هذه ازهد عندى من عفطة عنز» «سوگند به خدايى كه دانه را در دل خاك شكافت و جان (انسان) را به وجود آورد اگر حضور مردمانى كه با من بيعت كردند نبود و اين كه با وجود كسانى كه مرا يارى مى دادند حجت بر من تمام بود (و ديگر عذرى براى نپذيرفتن خلافت نداشتم) و نيز اگر عهد و پيمانى كه خداوند از علما گرفته است كه در برابرى سيرى بى اندازه ظالم و گرسنگى بى حد مظلوم آرام و قرار نگيرند، هر آينه ريسمان خلافت را به گردنش مى انداختم و با جام نخستين آن، آخرش را سيراب مى ساختم. ] در آن هنگام [ به خوبى درمى يافتيد كه اين دنياى شما در نظر من ادامه مطلب رسول خدا(صلى الله عليه وآله) چگونه على(عليه السلام) را به عنوان خليفه نصب كرد؟ آيا اين كار، چنان كه برخى نويسندگان مى گويند، صرفاً نامزدى بود، يا اين كه به امر خداى سبحان، على(عليه السلام) را براى خلافت تعيين كرد؟
قسمت اول: دوستی پایدار
انسان، اجتماعی آفریده شده است و برای زندگی در جامعه و نیز برآوردن نیازهای خود، باید دوستان و همراهانی داشته باشد. پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله فرمودند: «برادران و دوستان راستینی به دست آر، تا در پناهشان زندگی کنی که آنان در آسایش زیورند و در هنگام سختی، ساز و برگ [و یاور]». دوست باشد کسی که در سختی باری از دوش دوست بردارد نـه کـه سـربـارِ زحـمـت خـود نـیــز بـر سـرِ بـار دوسـت بـگـذارد پای درس امام جواد ۱ – دوستی پایدارمطالب مرتبط
پسورد فایل:
چرا امام جواد با دختر قاتل پدرش ازدواج كرد؟
متن پاسخ: به طور كلي عامل عدم توفيق نماز شب دو چيز است:
احاديثي معتبر از ائمه در مورد نماز ذكر كنيد متن پاسخ: حضرت علي(ع) فرمودهاند: قربان كل تقي; نماز خواندن، وسيلهئ نزديكي به خدا است براي هر((الصلاشخص پرهيزگار)).آن حضرت هم چنين فرمودهاند: حصن من سطوات الشيطان; نماز قلعهئ محكمي است كه نمازگزار را از حملات شيطان نگه ميدارد.;تنزل الرحمه : نماز رحمت الهي را نازل ميكند)). امام موسي بن جعفر(ع) فرمودهاند: ; بهترين وسيله :افضل ما يتقرب به العبد الي الله بعد المعرف:تقرب بنده به خدا، پس از معرفت او، نماز است.)) حضرت امام صادق(ع) فرمودهاند: ((وهي آخر الوصايا الانبيا احب الاعمال الي الله عزوجل، الصلا:گراميترين و محبوبترين اعمال نزد خداوند است و آخرين سفارش پيامبران ميباشد.)) حضرت امام رضا(ع) نيز فرمودهاند: و طلب الوصال الي الله من العبد اله للعبد بالرحم....:صله و موهبتي از طرف خداوند مهربان و از راه رحمت و عنايت براي بنده است و نماز مطالبهئ وصال و تقرب بنده به سوي خداوند است...)). روايات و آيات دربارهئ اهميت نماز، به حدي زياد است كه آن را به طورمحسوس و ويژهاي از ساير واجبات و فريضهها، متمايز و مخصوص ساخته و لوح ارزش و فضيلت آن را در گنجينهئ هستي زرينتر و زيباتر از ديگران به نمايش در آورده است. شرح صدر عاشقان در طور سيناي نماز/ وعده گاه عارفان در مهد زيباي نماز گلشن نور است و صهباي يقين و اعتقاد/ شاهباز قلهئ معراج، عنقاي نماز در رخشان عنايات خداي ذوالجلال/ بارش باران رحمت از ثرياي نماز مهبط فردوسيان و مقصد معراجيان/ روز ميقات بزرگان، در مصلاي نماز هشت درب جنت ارمفتوح ميخواهي عزيز/ چنگ زن بر دامن قدسي و والاي نماز نماز، از پراهميتترين عبادات و سرآمد تمامطاعات است.بدون نماز، خلقت معنايي نداشت و بدون نيايش، جهان هستي، بي ارزش و بي محتوا بود. زندگي بي نماز پوچ و تهي ميگشت و بدون نيايش ادامهئ حيات معنويانسان، دچار مشكل ميشد. نماز، آيين رسمي بندگي و عبوديت و مكتب هميشگي تقوا و پارسيايي است. نور الموئمن).نماز، نور موئمن است نماز، علامت ونشانهئ ايمان است(علم الايمان الصلا معراج الموئمن نماز، معراج موئمن است نماز، پرچم اسلام است.
متن پاسخ: براي رفع نگراني و تحصيل آرامش، اسلام راهكارهايي را پيشنهاد كرده است كه مهم ترين آن ها عبارتند از: ادامه مطلب |
|
[ تمام حقوق مادی ومعنوی این وبلاگ متعلق : به اکبر احمدی می باشد ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |